شهادت حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام
از میان خیــمه تا گــودال… با ســر آمده این برادرزاده که جـــای بــــرادر آمده کیست این آزاده که پرواز دارد می کنـد؟ کیست این آزاده، انگار از قفس درآمده هر طریقی بوده از عـمـه جـدا گردیـده و از پس چشمان خیس خواهرت برآمده با نـــوای "لا افارق" با نگاهی اشک بار تا میان معــرکه با حـــال مضطر آمده خون ابراهیم دررگ هاش جاری گشته است مثل اسماعیل اگر تا زیر خنـــجر آمده مثل سقـــای حـرم، با بـــوسـۀ شمشیرها دستش آویزان شده،از جای خود درآمده آه؛ خنجر پشت خنجر… در میان قتلگاه تا که تــیری آمده، یک تیر دیگــر آمده او به روی سینـۀ معــشــوق مأوا کرده و صبر تیر حرمله انگار که ســـر آمده حق الطاف عمورا خوب جبران کرده است این برادرزاده که جای بـــــرادر آمده … |